عشق از نو پارت 1

15:21 1402/06/21 - Aryan2023

چون پارت اوله کوتاه نوشتم پارت های بعدی شاید نزدیک 5000 کارکتر باشه پس برو ادامه مطلب

آدرین:بلاخره وقتش رسید اولین روز مدرسه و دیدن عشقم که حاضرم جونم رو براش بدم سریع کیفم رو برداشتم رفتم سمت مدرسه عشقمو ندیدم اها اوناهش کلویی!!!!!!!!!

کلویی:بازم تو کله تخم مرغی چی از من میخوای برو پی کارت 

آدرین:گناهه دارم ابراز احساسات میکنم بانوی من

کلویی:ببند فکو کم زبون بریز من علاقه ای به تو ندارم 

آدرین:یعنی چی علاقه ای به من نداری غلط کردی شکر اضافه خوردی

کلویی: من لا ادمای پوچ هیچ کاری ندارم دست از سرم بردار!!!!!!!!!!!

آدرین:اینو که گفت سریع رفتم سرم پایین بود که به یکی خوردم جفتمون افتادیم زمین بهش گفتم جلو پاتو نگاه کن

؟:ببخشید واقعا معذرت میخوام

آدرین:یه دختر مو آبی نفتی با چشمای سورمه ای اسم تو چیه؟

؟:من مرینتم و تو 

آدرین:من ادرینم

مرینت:خوشبختم تو داری گریه میکنی

ادرین:نه خاک ذفته تو چشمم 

مرینت:بهم بگو چیشده شاید بتونم کمکت کنم

ادرین:خیلی خب من به کلویی علاقه دارم ولی هی به من جواب رد میده دیگه مخم نمیکشه چکار کنم

مرینت:خب ببین رک میگم کلویی یه دختره که فقط به خودش فکر میکنه فکر میکنه از همه بهتره

ادرین:این موردو باهات موافقم ولی چکار کنم دلم پیشش گیره

مرینت:شاید باید تو انتخاب هات بیشتر دقت من باید برم بعدا میبینمت بازم از اشناییت خوشبختم

ادرین:همچنین فعلا شاید مرینت راست میگه من هرکاری میکنم اون منو قبول نمیکنه به زور که نمیشه از مرینت معلومه دختر بادرک و تجربه داریه بهتره بیشتر باهاش صمیمی بشم 

آن طرف داستان

مرینت:پسر خیلی عجیبی بود اخه مگه مغز خر خوردی که عاشق کلویی شدی ولی خب امیدوارم نصیحتم به دردش خورده باشه نمیخوام اتفاقی که برای خودم افتاد برای من اون هم بیوفته وقتی بهش فکر میکنم موهام سیخ میشن واقعا چجوری تونستم باهاش اون همه وقت مدارا کنم به هر حال بیخیالش تکالیفم رو انجام دادم و خوابیدم 

 

خب این از پارت اول لایک کامنت فراموش نشه