عشق از نو پارت 8

11:01 1402/07/14 - Aryan2023

سلام بچه اومدم با پارت 8 ببخشید که نبودم درگیر درس هام بودم

2 روز بعد

ادرین:اطلاعات جدیدی به دست اوردی

جاسوس:نه خیلی با احتیاطه به این راحتیا نمیتونیم اطلاعات خاصی به دست بیاریم

ادرین:میشه بگی تو این دو روز چیکار کردی دقیقا

جاسوس:شرمنده اما دارم سعی خودموم میکنم

ادرین:حرف نمیخوام عمل میخوام میتونی بری

جاسوس:هرچی شما بگید!!!!!!!!!

مرینت:ادرین خبری هست 

ادرین:نه هیچ دوروز گذشته اما هیچی نتونسته گیر بیاره

مرینت:خیلی خب مثل اینکه نوبت منه

ادرین:میخوای چکار کنی

مرینت:باهاش حرف میزنم 

ادرین:میدونی که میدونه ما باهم هستیم

مرینت:ما اینو میدونیم اما اون اینو نمیدونه

ادرین:اره اینم یه حرفی به امتحانش می ارزه

مرینت:من میرم فعلا

4 ساعت بعد

مرینت:لایلا میشه باهم حرف بزنیم

لایلا:بگو میشنوم 

مرینت:پشت گوشی نمیشه بیا کافه دو لا په

لایلا:باشه نیم ساعت دیگه اونجام

مرینت:اوکی فعلا من زودتر رفتم یه لیوان اب سفارش دادم نیم ساعت بعد لایلا اومد

لایلا:بگو بینم چکار داشتی

مرینت:ادرین گفت حرفایی که به من گفتی دروغ بوده 

لایلا:و تو هم باور کردی

مرینت:درسته دوستش دارم اما دلیل نمیشه حرفاشو باور کنم همچنین حرفای تورو

لایلا:من دروغی برای گفتن ندارم

مرینت:داری از کجا بدونم که نمیخوای از من برای انتقام گرفتن از ادرین استفاده کنی

لایلا:در جایگاهی نیستی که از من سوال بپرسی اگه بخوای همکاریمون رو قطع میکنیم

مرینت:باشه هر جور تو میخوای برو به جهنم

لایلا:پشیمون میشی از این کارت

مرینت:میبینیم لایلا رفت بعدش زنگ زدم به ادرین

ادرین:بله 

مرینت:نقشه ب رو اجرا کن

ادرین:باشه همین الان میفرستمش

جاسوس:قربان سوار ماشینش شد و داره میره به سمت برج ایفل

ادرین:مراقب باش گمش نکنی

جاسوس:چشم


ادرین:مرینت کجایی

مرینت:جای همیشگی

ادرین:الان میام

مرینت:نمیخواد دارم میرم سمت برج ایفل

ادرین:صبر کن باهم میریم

مرینت:باش حالا که اصرار میکنی

ادرین:اومدم بیا بیرون

مرینت:راه بیوفت نباید فرار کنه

ادرین:میبینم که حرف منو باور کردی

مرینت:یا گاز میدی یا یه پشت دست میخوری

ادرین:عصصبانی میشی جذاب تر میشی

مرینت:حوصلمو سر نبر که اصلا حال شوخی ندارم

ادرین:وایسا زنگ بزنم به طرف

جاسوس:بله قربان

ادرین:زیر نظر داریش

جاسوس:بله قربان ولی یه چیز عجیب دیدم

ادرین:چی دیدی

جاسوس:لایلا راسی با مادرتون امیلی اگراست داره صحبت میکنه

ادرین:چی!!!!!!!!!!!!

 

 

خب بچه ها شرمنده که کم شد اما چه کنم گفتم در جای حساس تمام شود که شما منو جر ندید من برم تا یک سال دیگه فعلا