
خوش اومدین به پارت 1 رمان عشق بزرگ امیدوارم خوشتون بیاد برید ادامه مطلب
مرینت:امروز هم طبق معمول برای رفتن به مدرسه دیرم شده بود و باید دوتا رو مخ رو تحمل میکردم صبحانه ام رو خوردم و ماکارون ها رو از بابام گرفتم و به سمت مدرسه راه افتادم رسیدم مدرسه و هفت دقیقه دیرم شده بود رفتم پیشه آلیا سلام آلیاچخبر
آلیا:سلام مرینت سلامتی خبر که هست دوتا دانش اموز جدید داریم
مرینت:آآ این دوتا جدید کین امیدوارم مثل دوقلو های رو مخ نباشن
آلیا:موافقم
خانم بوستیه:بچه ها توجه کنید دوتا دانش اموز جدید داریم آدرین آگراست و لوکا کوفین برید یه جایی برای نشستن پیدا کنید
مرینت:آدرین اومد پیش من نشست و لوکا هم رفت پیش نینو نشست زنگ تفریح خورد رفتم از بوفه ساندویچ پنیری بگیرم آدرین هم پشت سر من بود با هم رفتیم و سر یه میز نشستیم
آدرین: سلام اسم من آدرین هست اسم تو چیه؟
مرینت:منم مرینتم خوشبختم
آدرین:همچنین امیدوارم دوستای خوبی برای هم بشیم
مرینت:امیدوارم مدرسه تموم شد آلیا بهم پیام داد گفت بیا شهر بازی لوکا و ادرین هم هستن منم گفتم باشه راه افتادم به سمت شهر بازی آدرین رفته بود پشمک بگیره الیا و نینو هم داشتن عکس میگرفتن رفتم و رو یه نمیکت نشستم
لوکا:اجازه هست اسم بانو رو بدونم؟
مرینت:اره چرا که نه من مرینتم و تو هم فکر کنم لوکایی درسته؟
لوکا:میبینم که اسم کسایی که برات خاصن یادت میمونه
مرینت:منظورت چیه میخوای مخ بزنی
لوکا:رک میگم باید دوست دختر آیندم بشی
مرینت:منم رک میگم نه چه الان چه در اینده
آدرین:من رفتم چند تا پشمک برای بچه ها بگیرم نینو و الیا رو ندیدم ولی مرینت و لوکا داشتن بحث میکردن چتونه شما که یه روزه هم رو دیدید دعواتون سر چیه
مرینت:پسرخالت میخواد مخ منو بزنه اما خب حریف نمیشه داره اذیت میکنه
لوکا: دارم برات خانم کوچولو
آدرین: مرینت تو حرف های اونو به دل نگیر من از طرفش معذرت میخوام شهر بازی رو دارن میبندن بیا بریم دنبال نینو و الیا
مرینت: باشه راستی تو فامیلیت اگراسته با گابریل اگراست معروف نسبتی داری؟
آدرین:اره اون پدرمه و پدر تو شغلش چیه؟
مرینت:اسم شیرینی پزی دوپن به گوشت خورده
آدرین:نگو که اون مال بابای توئه؟
مرینت:اره تام دوپن چنگ بابای منه
آدرین:شیرینی هاش واقعا عالین
مرینت:خودم میدونم آدرین برای من حس میکنم بیشتر از یه دوسته حس خاصی نسب بهش دارم امیدوارم دوطرفه باشه
آدرین:از هم صحبتی باهاش سیر نمیشم حس خاصی بهش دارم امیدوارم دوطرفه باشه
مرینت:برگشتم خونه و رفتم تو اتاقم آدرین پیام داد«از هم صحبتی باهات لذت بردم امیدوارم برای تو هم اینطوری بوده باشه مرسی که دوستمی»اه تو برای من بیشتر از یه دوستی آدرین
این از پارت 1 امیدوارم خوشتون اومده باشه لایک کامنت یادتون نره